آموزش الگوهای هارمونیک پیشرفته : در تحلیل تکنیکال، علاوه بر الگوهای معمول، مفهومی به نام “الگوهای هارمونیک” وجود دارد. این الگوها شکلهای هندسی خاصی را بر اساس اعداد فیبوناچی در نمودار قیمتی شناسایی میکنند و از آنها برای تشخیص و پیشبینی سطوح دقیق قیمت در آینده استفاده میکنند. الگوهای هارمونیک به صورت خلاقانهتری به تحلیل تکنیکال میپردازند و تلاش میکنند تا حرکات آتی را پیشبینی کنند.
آموزش تحلیل تکنیکال صفر تا صد
الگوهای هارمونیک بر اساس اعداد فیبوناچی ایجاد میشوند، بنابراین، دانش فیبوناچی اساسی برای درک این الگوها میباشد. شکلهای ظاهری الگوهای هارمونیک معمولاً به صورت “M”، “W” و یا ترکیبی از هر دو آنها ظاهر میشوند و تفاوت آنها تنها در خطوط و نسبتهای فیبوناچی است. در این مقاله، ما قصد داریم تا شما را با مفهوم الگوهای هارمونیک آشنا کنیم. همراه ما باشید تا بیشتر بدانید.
فهرست محتوا
الگوهای هارمونیک و فیبوناچی
دنباله اعداد فیبوناچی یک رشته از اعداد است که از صفر و یک شروع میشود و اعداد بعدی آن از جمع دو عدد قبلی به دست میآیند. این دنباله به شکل زیر است:
0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13 و…
الگوهای قیمتی هارمونیک از این اعداد ثابت فیبوناچی استفاده میکنند. وقتی یک معاملهگر با یک الگوی شبیه به الگوهای هارمونیک روبرو میشود، باید توجه کند که سطوح فیبوناچی با آن همسو نشده و این الگو از نظر رویکرد هارمونیک قابل اعتماد نیست. این میتواند یک مزیت باشد زیرا معاملهگر باید صبور باشد و منتظر الگوهای ایدهآل بماند.
الگوهای هارمونیک میتوانند در زمانهای مختلف تشکیل شوند و ممکن است در الگوهای هارمونیک دیگر نیز وجود داشته باشند. به عبارت دیگر، الگوهای غیرهارمونیک ممکن است در الگوهای هارمونیک یافت شوند و میتوانند برای بهبود ورود و خروج در معاملات مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال، اگر یک الگوی خفاش در زمانهای بزرگتر تشکیل شود و یک الگوی AB=CD در زمانهای کوچکتر، تکمیل الگوی AB=CD میتواند نقطه ورود مناسبی برای الگوی خفاش در زمانهای بزرگتر باشد. بنابراین، تمرکز بر زمانهای بزرگتر برای معامله بسیار مهم است.
برای استفاده از این روش در معاملات خود، شما نیاز به یک پلتفرم معاملاتی دارید. به عنوان مثال، پلتفرم TradingView به شما این امکان را میدهد که نمودارهای قیمتی را مشاهده کنید و با استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی (دو نقطهای) الگوهای هارمونیک را شناسایی کنید.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
در دنیای تحلیل تکنیکال، مجموعهای از الگوهای هندسی به نام الگوهای هارمونیک وجود دارند. این الگوها شامل موارد زیر میشوند:
- الگو AB=CD
- الگو گارتلی
- الگو پروانه
- الگو خفاش
- الگو خرچنگ
- الگو کوسه
- الگو سایفر
- الگو NEN – STAR
تمام این الگوها دو حالت صعودی و نزولی دارند. بنابراین، اولین قدم در تشخیص این الگوها، شناسایی روند حاکم است. مهمترین نکته این است که قوانین مرتبط با این الگوها در روند نزولی و صعودی یکسان اعمال میشوند.
الگو NEN – STAR نسبت به دیگر الگوها کمتر در بازار رخ میدهد. همچنین، نسبتهای فیبوناچی که برای تعیین این الگوها استفاده میشوند، ممکن است دقیق نباشند. به عنوان مثال، در برخی موارد، اصلاحاتی که باید طبق مفاهیم، تا 78% انجام شود، ممکن است کمی پایینتر یا بالاتر از این مقدار باشند. بنابراین، توصیه میشود که نسبت به درصدهای اصلاحی کمی انعطافپذیر باشید.
الگوی AB=CD
الگوی AB=CD در تحلیل تکنیکال
الگوی AB=CD یک الگوی هارمونیک است که از چهار نقطه تشکیل شده و در آن:
- نقطه A به B اولین حرکت را نشان میدهد.
- سپس یک موج اصلاحی از B به C ایجاد میشود.
- از نقطه C به D یک موج دیگر به طول AB ایجاد میشود.
با ایجاد موجهای AB و BC، از ابزار فیبوناچی برای شناسایی نقطه D استفاده میشود. ابتدا باید روی موج AB یک اصلاح فیبوناچی اعمال کنید تا ببینید در کدام سطح فیبوناچی اصلاح مییابد.
در این الگو، اعداد فیبوناچی باید در نقاط خاصی حضور داشته باشند. به عبارت دیگر، در الگوی AB=CD ایدهآل، نقطه C حداقل تا 38.2% اصلاح موج AB باید برسد. حداکثر اصلاح موج C تا سطح 78% طول موج AB میتواند برسد که این حالت ضعیفترین حالت الگوی AB=CD خواهد بود. بعد از مشخص شدن اصلاح موج C، میتوانید محدوده نقطه D را پیشبینی کنید.
برای مثال، اگر اصلاح موج C برابر با 61% باشد، میتوان نقطه D را در سطح 161% موج BC پیشبینی کرد. اگر اصلاح موج C به 78% برسد، نقطه D در 127% طول موج BC قرار میگیرد. نقطه D به عنوان منطقه ورود به معاملات شناخته میشود، جایی که میتوان معاملات خرید یا فروش را آغاز کرد و حد ضرر را کمی پایینتر از نقطه D قرار داد.
الگوی نزولی AB=CD در تحلیل تکنیکال
در تصویر بالا، یک نمونه از الگوی نزولی AB=CD را مشاهده میکنید. در این مثال، میبینید که طول موج AB تقریباً با طول موج CD برابر است. در انتهای این الگو، میتوانید به معامله فروش بپردازید. همچنین در انتهای موج CD، الگوی ستاره عصرگاهی را ممکن است مشاهده کنید که پس از آن میتوانید به معامله بپردازید و حد ضرر خود را کمی بالاتر از نقطه D قرار دهید. همچنین، حد سود خود را میتوانید در نقاط B، C، و A قرار دهید.
الگوی صعودی AB=CD در تحلیل تکنیکال
در تصویر بالا، یک نمونه دیگر از الگوی صعودی AB=CD را مشاهده میکنید. در این نمونه، موج CD تقریباً با موج AB برابر است. در انتهای موج CD، میتوانید وارد معامله خرید شوید. در نقطه D، پس از آن ممکن است سایه بلند و یک کندل سبز بزرگ (که الگوی هارمونیک هارامی را تشکیل میدهد) مشاهده کنید. حد ضرر خود را میتوانید کمی پایینتر از سایه کندل قرمز قرار دهید. همچنین، حد سود خود را میتوانید در نقاط A، B، و C قرار دهید.
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی به دو شکل متمایز، یعنی الگوی صعودی و نزولی تقسیم میشود. الگوی گارتلی صعودی به شکل “M” و الگوی گارتلی نزولی به شکل “W” شناخته میشوند. این الگو حاوی پنج نقطه مهم (X-A-B-C-D) است.
در الگوی گارتلی صعودی، قیمت ابتدا از نقطه X به سمت A حرکت میکند و سپس شروع به اصلاح میکند تا نقطه B را که یک موج اصلاحی است، ایجاد کند. این موج اصلاحی تا 61% از موج A خواهد بود. سپس قیمت از نقطه B حرکت کرده و نقطه C را در محدوده 38% تا 78% از طول موج AB ایجاد میکند. حرکت بعدی از نقطه C به نقطه D خواهد بود و نقطه D در نسبت 127% تا 161% از طول موج BC شکل میگیرد. روش دیگر برای تعیین نقطه D، استفاده از یک اصلاحی به نسبت 78% از موج XA است.
نقطه D به عنوان منطقه ورود به معاملات شناخته میشود. در این نقطه، میتوانید معاملات خرید یا فروش خود را باز کنید و حد ضرر خود را کمی پایینتر از نقطه D قرار دهید.
در تصویر فوق، مثالی از الگوی گارتلی صعودی آمده است. در این الگو، نقطه D به عنوان نقطه ورود به معامله خرید معرفی میشود. شما میتوانید حد ضرر خود را به اندازهای کمی پایینتر از نقطه D قرار داده و حد سود خود را بر روی نقاط A، B و C تعیین کنید.
در تصویر بالا، یک نمونه الگوی گارتلی نزولی را ملاحظه میکنید که از نقطه D، شروع به کاهش قیمت میکند. در این الگو، شما میتوانید در نقطه D، وارد معامله فروش شوید و حد ضرر خود را کمی بالاتر از نقطه D تنظیم کنید. همچنین میتوانید حد سود خود را تا نقاط A تا C مشخص کنید. در صورت شکست نقطه A، قابلیت دارید تا سطوح فیبوناچی 127% AD و سپس 161% AD به عنوان سطوح پتانسیلی برای کاهش قیمت را در نظر بگیرید.
الگوی پروانه
الگو پروانه یک الگوی هارمونیک است که در دو حالت صعودی و نزولی رخ میدهد. در الگو پروانه صعودی، الگو به شکل M و در الگو پروانه نزولی به شکل W شناخته میشود.
در این الگو، قیمت ابتدا از نقطه X به نقطه A حرکت میکند و سپس از سطوح فیبوناچی استفاده میشود. مهمترین سطح در این الگو، اصلاح 78% XA است که نقطه B را ایجاد میکند.
پس از اصلاح، ما شاهد حرکت قیمت به سمت نقطه C خواهیم بود. نقطه C در محدوده 38% تا 78% طول موج AB قرار دارد. حرکت نهایی این الگو از نقطه C شروع میشود و نقطه D را در محدوده اصلاحی 161% تا 261% طول موج BC ایجاد میکند. روش دیگر برای تعیین نقطه D استفاده از سطوح اصلاحی فیبو برای موج XA است (127% تا 161%).
نقطه D به عنوان منطقه ورود به معاملات شناخته میشود. در این نقطه، شما میتوانید معاملات خرید یا فروش خود را باز کنید و حد ضرر خود را کمی پایینتر از نقطه D تنظیم کنید.
در تصویر بالا یک نمونه الگو پروانه صعودی را مشاهده می کنید که قیمت از نقطه D شروع به افزایش کرده است و شما می توانید در نقطه D، با حد ضرر کمی پایین تر از نقطه D و حد سود در نقاط X-B-C-D وارد معامله خرید شوید.
در تصویر بالا نمونه ای از یک الگو پروانه نزولی را شاهد هستیم که در نقطه D شروع به کاهش کرده است؛ ما می توانیم در این نقطه وارد معامله فروش شویم. در تایم فریم پایین تر، نقطه D به ما الگو کندلی پین بار/ اینگالف داده است.
الگوی خفاش
الگوی گارتلی در دو شکل صعودی و نزولی دیده میشود. الگوی گارتلی صعودی به صورت M و الگوی گارتلی نزولی به صورت W ظاهر میشود. این الگو شامل 5 نقطه است که با نامهای X، A، B، C، و D شناخته میشوند.
در الگوی گارتلی، ابتدا قیمت از نقطه X به سمت نقطه A حرکت میکند و سپس شروع به اصلاح میکند تا به نقطه B برسد که یک موج اصلاحی است. این موج اصلاحی تا 61% از طول موج A خواهد بود. سپس، قیمت از نقطه B حرکت میکند و نقطه C را میسازد که در بازه 38% تا 78% از طول موج AB قرار دارد. حرکت بعدی از نقطه C به سمت نقطه D است که این نقطه با نسبت 127% تا 161% از طول موج BC ساخته میشود. روش دیگر برای تعیین موقعیت نقطه D، استفاده از یک اصلاح با درصد 78% از طول موج XA است.
نقطه D به عنوان منطقه ورود به معاملات شناخته میشود. در این نقطه، شما میتوانید معاملات خرید یا فروش خود را آغاز کرده و حد ضرر خود را در مقابل نقطه D قرار دهید.
در تصویر بالا، یک نمونه الگوی خفاش نزولی را مشاهده میکنید. در صورتی که در نقطه D وارد معامله فروش شوید، نکتههای زیر را در نظر بگیرید: در نقطه D، یک کندل پین بار و یک کی بار قوی مشاهده میشود که این ممکن است نشانههایی از احتمال افت قیمت باشند. برای ایجاد معامله فروش، میتوانید حد ضرر خود را کمی بالاتر از نقطه D قرار داده و حد سود را بر روی نقاط B، C و A تعیین کنید. این اقدام به شما کمک میکند تا موقعیت معاملاتی خود را با دقت مدیریت کرده و از تغییرات قیمت بهرهبرداری کنید.
در تصویر بالا، یک نمونه از الگوی خفاش صعودی را مشاهده میکنید. در نقطه D، الگوی پین بار و یک کندل کی بار به شکل نسبتا خوبی شکل گرفته است. پس از شکلگیری کندل کی بار، میتوانید با قرار دادن حد ضرر کمی پایینتر از نقطه D و تعیین حد سود بر روی نقاط B، C و A، وارد معامله خرید شوید. این اقدام به شما این امکان را میدهد که موقعیت معاملاتی خود را با دقت مدیریت کنید و از تغییرات قیمت بهرهبرداری کنید.
الگوی خرچنگ
الگوی خرچنگ همانند سایر الگوها، از دو حالت صعودی و نزولی تشکیل شده است. در الگوی خرچنگ صعودی، مشابه یک “M” و در الگوی خرچنگ نزولی، مشابه یک “W” در نمودار قیمت ظاهر میشود. الگوی خرچنگ، یک الگوی هارمونیک دقیق است که از یک ساختار پنج نقطهای تشکیل شده است.
در الگوی خرچنگ، قیمت از نقطه X شروع به حرکت میکند و سپس به نقطه A میرسد. حرکت بعدی ایجاد کننده یک اصلاح از نقطه A تا نقطه B است؛ این اصلاح در بازه 38% تا 61% از موج XA به اتمام میرسد. پس از این اصلاح، قیمت دوباره حرکت میکند تا نقطه C را در بازه 38% تا 78% از موج AB ایجاد کند. حرکت آخر این الگو از نقطه C شروع میشود و نقطه D را در بازه 261% تا 361% از موج BC ایجاد میکند. روش دیگر برای تعیین نقطه D، استفاده از نسبت 161% از موج XA است.
نقطه D به عنوان منطقه ورود به معاملات شناخته میشود، جایی که میتوانید معاملات خرید یا فروش خود را آغاز کرده و حد ضرر را کمی پایینتر از نقطه D قرار دهید. این اقدام به شما امکان میدهد موقعیت معاملاتی خود را با دقت مدیریت کرده و از تغییرات قیمت بهرهبرداری کنید.
در تصویر بالا یک نمونه الگو خرچنگ نزولی را مشاهده می کنید که قیمت در نقطه D شروع به کاهش کرده است. می توانید در نقطه D، وارد معامله شوید، با حد ضرر کمی بالاتر از نقطه D و حد سود در نقاط B-C-A-X.
در تصویر بالا یک نمونه الگو خرچنگ صعودی را مشاهده می کنید که می توانید در نقطه D، وارد معامله شوید. با حد ضرر کمی پایین تر از نقطه D، و حد سود های نقاط X-B-C-A.
الگوی کوسه
الگو کوسه، مانند سایر الگوهای هارمونیک، به دو شکل صعودی و نزولی ظاهر میشود. الگوی کوسه صعودی به شکل M و الگوی کوسه نزولی به شکل W در نمودار قیمت ایجاد میشود.
در الگوی کوسه، قیمت ابتدا از نقطه X به سمت نقطه A حرکت میکند و سپس حرکت بعدی را انجام میدهد که یک اصلاح از نقطه A تا نقطه B است. این اصلاح در بازه نسبت فیبوناچی 38% تا 78% از طول موج XA قرار دارد. پس از این اصلاح، قیمت به حرکت خود ادامه میدهد تا نقطه C را با درصدهای فیبوناچی 113% تا 161% از طول موج AB ایجاد کند. در ادامه، برای ایجاد نقطه D، قیمت حرکت دیگری انجام میدهد که در محدوده نسبتهای فیبوناچی 161% تا 224% از طول موج BC قرار دارد. همچنین، میتوان نقطه D را با استفاده از نسبت 88% از طول موج XA یافت؛ و در صورت عبور از 88%، انتظار میرود نقطه D در بازه نسبتهای فیبوناچی 113% از طول موج XA قرار گیرد.
نقطه D به عنوان منطقه ورود به معاملات شناخته میشود، جایی که میتوانید معاملات خرید یا فروش خود را آغاز کرده و حد ضرر را کمی پایینتر از نقطه D قرار دهید. این اقدام به شما این امکان را میدهد که موقعیت معاملاتی خود را با دقت مدیریت کرده و از تغییرات قیمت بهرهبرداری کنید.
در تصویر بالا، یک نمونه الگوی کوسه صعودی را مشاهده میکنید که در نقطه D، میتوانید وارد معامله خرید شوید. در این نقطه، الگوی پین بار و یک کندل کی بار قوی مشاهده میشود که بعد از ظهور کندل کی بار، میتوانید وارد معامله شوید. برای مدیریت معاملهتان، میتوانید حد ضرر خود را کمی پایینتر از نقطه D قرار داده و حد سود خود را روی نقاط B، A و C تعیین کنید.
در تصویر بالا یک نمونه الگو کوسه نزولی را می بینید که می توانید در نقطه D، وارد معامله فروش شوید، حد ضرر خود را کمی بالاتر از نقطه قرار دهید و حد سود های خود را می توانید روی نقاط B-A-C قرار دهید.
الگوی سایفر
الگوی سایفر، مانند دیگر الگوهای هارمونیک، در دو حالت صعودی و نزولی شناخته میشود. الگوی صعودی سایفر به شکل M و الگوی نزولی سایفر به شکل W در نمودار قیمت ظاهر میشود.
در الگوی سایفر، حرکت قیمت ابتدا از نقطه X به سمت نقطه A انجام میپذیرد. سپس حرکت بعدی قیمت یک اصلاح از نقطه A تا نقطه B ایجاد میکند که این اصلاح در بازه نسبتهای فیبوناچی 38% تا 61% از طول موج XA قرار دارد. پس از این اصلاح، قیمت به سمت نقطه C حرکت میکند (در بازه نسبتهای فیبوناچی 127% تا 141%). حرکت نهایی این الگو به ایجاد نقطه D منتهی میشود که در بازه نسبتهای فیبوناچی 127% تا 200% از طول موج BC قرار دارد. همچنین، نقطه D در بازه نسبتهای فیبوناچی 78% از طول موج XC قرار میگیرد.
نقطه D به عنوان منطقه ورود به معاملات شناخته میشود، جایی که میتوانید معاملات خرید یا فروش خود را آغاز کرده و حد ضرر را کمی پایینتر از نقطه D قرار دهید. این رویکرد به شما این امکان را میدهد که موقعیت معاملاتی خود را با دقت مدیریت کرده و از تغییرات قیمت بهرهبرداری کنید.
در تصویر بالا یک نمونه الگو سایفر صعودی می بینید که قیمت در نقطه D شروع به افزایش کرده است که می توان در این نقطه وارد معامله خرید شد، با حد ضرر کمی پایین تر از نقطه D و حد سود در نقطه های B-A-C.
در تصویر بالا یک نمونه الگو سایفر نزولی را مشاهده می کنید که در نقطه D می توانید وارد معامله فروش شوید، با حد ضرر کمی بالاتر از نقطه D و حد سود هایی در نقاط B-A-C.
الگو Nen-Star
این الگو دارای حالتهای صعودی و نزولی میباشد. الگوی “نناستار” صعودی به شکل M و الگوی “نناستار” نزولی به شکل W در نمودار قیمت ظاهر میشود. در این الگو، قیمت ابتدا از نقطه X به سمت نقطه A حرکت میکند. حرکت بعدی قیمت یک اصلاح از نقطه A تا نقطه B ایجاد میکند که این اصلاح در بازه نسبتهای فیبوناچی 38% تا 78% از طول موج XA قرار دارد. سپس، قیمت برای ایجاد نقطه C به سمت بازه 113% تا 141% از طول موج AB حرکت میکند. در نهایت، برای ایجاد نقطه D، قیمت در بازه نسبتهای فیبوناچی 127% تا 261% از طول موج BC حرکت میکند. همچنین، ممکن است نقطه D در بازه نسبتهای 113% تا 127% از طول موج XA قرار گیرد.
نقطه D به عنوان منطقه ورود به معاملات شناخته میشود، جایی که میتوانید معاملات خرید یا فروش خود را آغاز کرده و حد ضرر خود را مقداری پایینتر از نقطه D قرار دهید.
این الگو نسبت به دیگر الگوها، کمتر در بازار رخ میدهد. در حالت نزولی (سمت چپ)، میتوانید در نقطه D به صورت فروشی وارد معامله شوید، با تعیین حد ضرری کمی بالاتر از نقطه D و تعیین حد سودهایی در نقاط B، A و C. در حالت صعودی (سمت راست) نیز، میتوانید در نقطه D به صورت خریدی وارد معامله شوید، با تعیین حد ضرری کمی پایینتر از نقطه D و تعیین حد سودهایی در نقاط B، A و C.
سخن پایانی
در این مقاله، به بررسی یکی از مباحث تحلیل تکنیکال یعنی الگوهای هارمونیک پرداختیم. شما میتوانید از این الگوها در تحلیلهای خود استفاده کنید، اما نکته مهم این است که برای بهرهبرداری موثر از آنها، نیاز به تمرین و تسلط کافی دارید. از این رو، پیشنهاد میشود که قبل از استفاده عملی از این الگوها، زمان کافی را صرف آموزش و تمرین در این زمینه کنید.