آموزشتحلیل

پرایس اکشن RTM چیست؟ آموزش صفر تا صد سبک rtm

پرایس اکشن RTM چیست؟ آموزش صفر تا صد سبک rtm
“پرایس اکشن یک روش استراتژیک معاملاتی است که با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال و بررسی تاریخچه قیمت‌ها، یک دیدگاه شفاف درباره بازار ارائه می‌دهد. سبک RTM یا “خواندن بازار” یکی از رایج‌ترین سبک‌های پرایس اکشن است که بر اساس مبانی عرضه و تقاضا عمل می‌کند. این سبک به معامله‌گران اجازه می‌دهد که بدون نیاز به شاخص‌های فنی که آموختن آنها زمان‌بر است، بازار را تجزیه و تحلیل کرده و بر اساس تغییرات واقعی قیمت، تصمیم‌گیری نمایند.”

پرایس اکشن rtm چیست؟

در سبک RTM (Read The Market)، تلاش می‌کنیم محل‌هایی را که بازیگران بزرگ بازار ورود یا خروج سنگینی را تجربه کرده‌اند، شناسایی کنیم. این نقاط کلیدی را در پرایس اکشن RTM به عنوان “گره‌های قیمتی” شناخته می‌شود. این گره‌های قیمتی به تنهایی کاربرد خاصی ندارند و برای تشخیص آن‌ها، لازم است الگوها و ساختارهای قیمتی قبلی را به خوبی شناخته شود. سپس با تشخیص این گره‌های قیمتی، می‌توان نقطه ورود مناسب را تعیین کرد.

کندل ها در سبک rtm

در روش RTM (Read The Market)، ما برای تحلیل الگوهای کندلی، نیازی به نام و نوع کندل‌ها نداریم. بلکه تمرکز ما بر تسلط یک کندل بر کندل دیگر است. بنابراین، باید بررسی کنیم که آیا کندل دوم نصف کندل اول (از سایه به سایه) را پوشانده است یا خیر. اگر این اتفاق رخ داده باشد، به این معنی است که کندل دوم تسلط بر کندل اولی دارد.

به عنوان مثال، در شکل اول از سمت چپ، کندل سبز دوم به طور کامل کندل قرمز قبل از خود را پوشانده است. بنابراین، می‌توانیم بگوییم که کندل دوم تسلط بر کندل اولی دارد و بازار در اختیار خریداران است.

الگوهای rtm

یک روش دیگر برای تشخیص گروهی که در بازار آشنا هستند، استفاده از ترکیب کندل‌ها است:
برای ترکیب دو کندل و ساختن یک کندل جدید، ابتدا قیمت باز کردن کندل اول را به عنوان قیمت باز کردن کندل جدید در نظر می‌گیریم و قیمت بستن کندل دوم را به عنوان قیمت بستن کندل جدید در نظر می‌گیریم. همچنین، برای تعیین محدوده قیمتی کندل جدید، بالاترین و پایین‌ترین قیمتی را که در هرکدام از کندل‌ها رخ داده است، انتخاب می‌کنیم. با استفاده از این روش، می‌توانیم گروه‌هایی را که در بازار تسلط دارند شناسایی کنیم.

سبک rtm

در صورتی که تعداد کندل‌ها بیشتر از دو عدد باشد، می‌توانیم از قیمت باز کردن کندل اول، قیمت بستن کندل آخر و بالاترین/پایین‌ترین قیمتی که در بین تمام کندل‌ها رخ داده است، استفاده کنیم. این روش می‌تواند به ما کمک کند تا اطلاعات بیشتری درباره بازار به دست آوریم و تحلیل‌های دقیق‌تری انجام دهیم.

پرایس اکشن

به طور کلی ما با دو نوع کندل سروکار داریم:

کندل مومنتوم

کندل‌های مومنتوم، به ما نشان می‌دهند که در بازار قدرت در اختیار گروه خریداران یا فروشندگان قرار دارد. کندل مومنتوم به کندل‌هایی گفته می‌شود که بدنه آن‌ها بزرگتر از مجموع سایه‌هایشان است. هرچه نسبت بدنه به سایه‌ها بزرگتر باشد، کندل مومنتوم قوی‌تر خواهد بود. بهترین نوع کندل مومنتوم، کندلی است که هیچ سایه‌ای ندارد و بدنه آن به تنهایی قوی‌ترین نماینده است.

با توجه به رنگ کندل‌ها نیز می‌توانیم قدرت در اختیار کدام گروه قرار دارد را تشخیص دهیم. کندل‌های قرمز مومنتوم نشانگر قدرت دست فروشندگان هستند، در حالی که کندل‌های سبز مومنتوم نشانگر قدرت دست خریداران می‌باشند. با بررسی رنگ کندل‌ها می‌توانیم درک بهتری از قدرت و تمایلات گروه‌های بازار داشته باشیم.

الگوهای rtm

کندل گپ

وقتی یک کندل باز می‌شود و بین قیمت بسته شدن کندل قبلی و قیمت باز شدن کندل فعلی فاصله‌ای وجود داشته باشد، این فاصله را “گپ” می‌نامیم که می‌توان آن را به عنوان یک کندل مومنتوم در نظر گرفت. با مشاهده و تحلیل گپ، می‌توانیم اطلاعات مفیدی درباره تغییرات قدرت و جهت بازار دریافت کنیم.

آموزش تحلیل تکنیکال

کندل بیس

در کندل‌های بیس (Base)، بدنه کندل کوچکتر از مجموع سایه‌ها است و این نشان می‌دهد خریداران و فروشندگان در حال مبارزه با یکدیگر هستند و قدرت دست هیچ گروهی را به طور مشخص نمی‌کند. در کندل‌های بیس، رنگ کندل اهمیتی ندارد و نمی‌تواند قدرت دست هر گروه را مشخص کند. این نوع کندل‌ها بیشتر به تعامل بین خریداران و فروشندگان توجه می‌کنند و در بیان تقاضا و عرضه بازار مفید هستند.

آموزش rtm

اندازه کندل و وضعیت مومنتوم یا بیس بودن کندل با یکدیگر رابطه مستقیمی ندارند. به عبارت دیگر، اندازه کندل برای تشخیص مومنتوم یا بیس بودن آن معیار قطعی نیست. بدنه کوچک و بدون سایه‌ی کندل نیز می‌تواند به عنوان یک کندل مومنتوم در نظر گرفته شود. در این حالت، برای تشخیص نوع کندل (مومنتوم یا بیس)، باید به عوامل دیگری مانند ترکیب رنگ‌ها، شکل و موقعیت کندل در الگوهای قبلی و بعدی توجه کرد. بنابراین، در تحلیل کندل‌ها، لازم است به اجزای دیگر نیز توجه کنیم تا نوع و معنای کندل‌ها را به طور کامل درک کنیم.

آموزش تحلیل تکنیکال

فاصله بین قیمت بالا (High) و قیمت پایین (Low) در یک کندل را “Range” یک کندل می‌نامیم. این Range می‌تواند باعث تقسیم کندل‌ها به دو دسته ERC (Extended Range Candle) و NRC (Narrow Range Candle) شود. در این حالت، اگر فاصله بین High و Low کندل کم باشد، آن کندل را “Narrow Range Candle” (کندل با طول کم) می‌نامیم. و اگر فاصله بین High و Low کندل بزرگ باشد، آن کندل را “Extended Range Candle” (کندل با طول زیاد) می‌نامیم. این تقسیم‌بندی می‌تواند به ما در تحلیل نمودارها کمک کند و الگوهای مختلف بازار را شناسایی کند.

rtm

حمایت و مقاومت (SR)

زمانی که قیمت به یک سطح مشخص برخورد کرده و نسبت به آن سطح واکنش نشان می‌دهد و در جهت حال حاضر حرکت نمی‌کند، این سطح را “حمایت” و “مقاومت” می‌نامیم. SR مخفف کلمات “Support” و “Resistance” است. در تحلیل فنی با نام RTM هر دو حمایت و مقاومت را شامل می‌شوند. اگر قیمت یک بار تغییر جهت دهد، حمایت یا مقاومت به عنوان “Minor SR” (حمایت یا مقاومت کم‌اهمیت) محسوب می‌شود و اگر قیمت بیش از یک بار در آن ناحیه تغییر جهت دهد، حمایت یا مقاومت به عنوان “Major SR” (حمایت یا مقاومت اصلی) در نظر گرفته می‌شود. این تقسیم‌بندی به ما در تحلیل بازار و شناسایی سطوح مهم حمایت و مقاومت کمک می‌کند.

سبک rtm چیست

در زمانی که بازار در حال رنج‌بندی است و قیمت‌ها در یک محدوده خاص حرکت می‌کنند، سطوح کف و سقف این محدوده را “SR Major” (حمایت و مقاومت اصلی) تشکیل می‌دهند. در این حالت، قیمت‌ها به صورت تکراری بین این دو سطح حرکت می‌کنند و این سطوح به عنوان نقاط مهم حمایت و مقاومت در نمودار معتبر هستند. تشخیص و استفاده از این سطوح در تحلیل بازار به ما در تصمیم‌گیری و پیش‌بینی جهت حرکت قیمت‌ها کمک می‌کند.

پرایس اکشن rtm

برخلاف روش‌های تکنیکال کلاسیک که هرچه قیمت به یک سطح حمایت یا مقاومت واکنش نشان دهد، آن سطح به عنوان حمایت یا مقاومت قوی‌تر در نظر گرفته می‌شود، در روش RTM (Reactionary Trend Monitoring) هرچه واکنش قیمت به سطوح SR (حمایت و مقاومت) بیشتر باشد، احتمال شکست آن سطوح در دفعات بعدی نیز بیشتر می‌شود.

در هر سطح مقاومت، صف از فروشندگان و در هر سطح حمایت، صف از خریداران وجود دارد. به عنوان مثال، زمانی که قیمت به سطح مقاومت می‌رسد، فروشندگان اقدام به فروش می‌کنند و قیمت کاهش می‌یابد. اما اگر برای بار دوم خریداران در همان سطح خرید کنند و قیمت به سطح مقاومت برسد، تعداد فروشندگان در سطح مقاومت کاهش می‌یابد (تعداد سفارشات فروش کاهش می‌یابد). با هر بار آزمودن سطح مقاومت، تعداد فروشندگان کمتر می‌شود تا در نهایت کاملاً کاهش یابد و در نتیجه سطح مقاومت شکسته شده و قیمت افزایش می‌یابد.

زمانی که یک سطح حمایت یا مقاومت شکسته می‌شود، نقش آن سطح تغییر می‌کند. اگر این سطح حمایت باشد، به سطح مقاومت تبدیل می‌شود و اگر سطح مقاومت باشد، به سطح حمایت تبدیل می‌شود. این تغییر نقش در سطح SR به عنوان “SR Flip” شناخته می‌شود.

rtm چیست

خط روند در rtm

استفاده از کشیدن خط روند می‌تواند برای تشخیص جهت روند (صعودی، نزولی یا خنثی) مفید باشد. با کشیدن یک خط روند، می‌توانیم الگوی عمومی جهت حرکت قیمت را تشخیص داده و پیش‌بینی کنیم. در این روش، خطی روی نمودار قیمت کشیده می‌شود که اغلب به عنوان خط روند شناخته می‌شود. اگر خط روند به صورت صعودی بر روی نمودار قیمت کشیده شود و قیمت اغلب در بالای آن قرار بگیرد، این نشان‌دهنده روند صعودی است. به‌طور مشابه، اگر خط روند به صورت نزولی بر روی نمودار قیمت کشیده شود و قیمت اغلب در پایین آن قرار بگیرد، این نشان‌دهنده روند نزولی است. همچنین، اگر خط روند به صورت افقی و به‌طور متعادل بر روی نمودار قیمت کشیده شود و قیمت بطور معمول بین بالا و پایین آن حرکت کند، این نشان‌دهنده روند خنثی است.

آموزش سبک rtm

برای رسم خط روند صعودی به دو کف نیاز داریم که کف دوم باید بالا تر از کف اول باشد و قیمت سقف اول را شکسته باشد تا بتوان خط روند صعودی برای آن رسم کرد.

آموزش ترید

برای رسم خط روند نزولی نیاز به دو سقف داریم که سقف دوم باید پایین تر از سقف اول باشد و قیمت کف اول را شکسته باشد تا بتوان خط روند نزولی را برای آن رسم کرد.

پرایس اکشن چیست

شناسایی پایان احتمالی روند

روند صعودی در بازار به معنای حرکت قیمت به سمت بالا و تشکیل کف‌های بالاتر است. در طول این روند، هرچه قیمت کف‌های بالاتری تشکیل دهد، قوی‌تر می‌شود. اما زمانی که قیمت اخرین کف خود را به سمت پایین شکسته و کاهش می‌یابد، این ممکن است نشانه‌ای برای پایان احتمالی روند صعودی باشد.

به همین ترتیب، روند نزولی در بازار به معنای حرکت قیمت به سمت پایین و تشکیل سقف‌های پایین‌تر است. در طول این روند، هرچه قیمت سقف‌های پایین‌تری تشکیل دهد، قوی‌تر می‌شود. اما زمانی که قیمت اخرین سقف خود را به سمت بالا شکسته و افزایش می‌یابد، این ممکن است نشانه‌ای برای پایان احتمالی روند نزولی باشد.

تحلیل تکنیکال بازارهای مالی
پرایس اکشن

Rally Base Drop

حالا که درباره کندل‌های مومنتوم و بیس صحبت کردیم، به موضوع “رالی، بیس و دراپ” می‌پردازیم. وقتی کندل مومنتوم به سمت بالا باشد، این حالت را “رالی” می‌نامیم. در عوض، اگر کندل مومنتوم به سمت پایین باشد، این حالت را “دراپ” می‌نامیم. در مورد کندل‌های بیس، به آن‌ها همچنان “بیس” گفته می‌شود، زیرا رنگ کندل بیس در تعیین نام آن تأثیری ندارد و هیچ نام خاصی برای آن تعیین نشده است.

آموزش استراتژی rtm

ساختارهای مهم سبک rtm

چهار ساختار مهم نیز وجود دارد که 2 ساختار صعودی و 2 ساختار نزولی هستند که یک به یک آنها را توضیح خواهیم داد.

RBR

در این الگو، ابتدا خریداران وارد بازار می‌شوند و قیمت را بالا می‌برند، که این حالت را “رالی” می‌نامیم. سپس فروشندگان وارد بازار می‌شوند و با فروش خود بازار را به تعادل می‌رسانند، که این حالت را “بیس” می‌نامیم. در ادامه، خریداران با قدرت بیشتری وارد بازار می‌شوند و قیمت را دوباره افزایش می‌دهند، که این حالت را “رالی دوم” می‌نامیم.

سبک rtm

DBR

در این الگو، ابتدا فروشندگان وارد بازار می‌شوند و با کاهش قیمت بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهند، که این حالت را “کندل drop” می‌نامیم. سپس خریداران وارد بازار می‌شوند و با خرید خود بازار را به تعادل می‌رسانند، که این حالت را “کندل base” می‌نامیم. در ادامه، خریداران به تعداد بیشتری وارد بازار می‌شوند و قدرت آنها بیشتر می‌شود که به افزایش قیمت منجر می‌شود، که این حالت را “کندل rally” می‌نامیم.

rtm

DBD

در این ساختار بازار، در ابتدا فروشندگان وارد بازار می‌شوند و با کاهش قیمت، قیمت را کاهش می‌دهند که به شکل “کندل drop” نمایش داده می‌شود. سپس خریدارانی وارد بازار می‌شوند و با خرید خود بازار را به تعادل نسبی می‌رسانند که در قالب “کندل base” نشان داده می‌شود. اما حضور خریداران پایدار نیست و فروشندگان دوباره وارد بازار شده و قدرت را در دست می‌گیرند که باز هم با کاهش قیمت نمایش داده می‌شود، این حالت را “کندل drop دوم” می‌نامیم.

آموزش ترید بازارهای مالی

RBD

در این ساختار بازار، خریداران در بازار حضور دارند و با افزایش قیمت، قیمت را افزایش می‌دهند که در نمودار با شکل “کندل rally” نمایش داده می‌شود. سپس به تدریج فروشندگان وارد بازار می‌شوند و بازار را به تعادل می‌رسانند که با شکل “کندل base” نمایش داده می‌شود. در ادامه، خریداران به تدریج از بازار خارج می‌شوند و قدرت به طور کامل به دست فروشندگان می‌رسد و قیمت کاهش می‌یابد که این وضعیت را با شکل “کندل drop” نشان می‌دهد.

آموزش پرایس اکشن rtm

نکاتی در مورد 4 ساختار معرفی شده:

  • در هر نوع ساختاری، یک کندل base کوچک می‌تواند ایده‌آل باشد. در حقیقت، این کندل base با نشانه‌های کوچکی از حرکت قیمت میان خریداران و فروشندگان، نشان دهنده تعادل نسبی در بازار است.
  • همچنین، در هر ساختار ممکن است که کندل base تشکیل شده، بیش از یک کندل باشد. همچنین، تعداد کندل‌های rally و base نیز می‌تواند بیشتر از یک کندل باشد، به‌طوری که نمودار قیمتی روند حرکت را نشان دهد.
  • در تمامی ساختارها، هر چه بدنه کندل‌های drop یا rally بلندتر باشد، مومنتوم آن بیشتر و قدرت آن بیشتر خواهد بود. این نشان‌دهنده تقویت حرکت قیمت است.
  • در برخی ساختارها، ممکن است کندل base تشکیل نشود و قدرت خریدار و فروشنده به حدی باشد که قیمت سریعاً تغییر جهت دهد یا روند قیمت را ادامه دهد. در این حالت، قدرت حرکت زیاد است و روند قیمت به شکل “V” خواهد بود.
  • همچنین، در همه ساختارها، در صورت عدم تشکیل کندل base، می‌توان به تایم‌فریم پایین‌تر رفت و معمولاً کندل base را پیدا کرد. این اقدام می‌تواند به تحلیل دقیق‌تر و تصمیم‌گیری‌های بهتر در معاملات کمک کند.

ناحیه (Zone)

در این مقاله، به بررسی کندل‌ها و ساختار مربوط به تحلیل قیمتی Rtm و اصول اولیه تکنیکالی از جمله خط روند و سطوح حمایت و مقاومت پرداختیم. حالا نوبت به بحث درباره نواحی، که یکی از مهمترین بخش‌های تکنیکالی در سبک Rtm می‌باشند، می‌رسد.

نواحی که قیمت در آن‌ها واکنش نشان می‌دهد، به عنوان نواحی (zone) شناخته می‌شوند و به دو دسته عرضه (supply) و تقاضا (demand) تقسیم می‌شوند. هنگامی که قیمت با ناحیه حمایت برخورد می‌کند، افزایش می‌یابد و در صورت برخورد با ناحیه مقاومت، کاهش می‌یابد.

ساختارهایی که در بخش قبلی مقاله توضیح داده شدند، نواحی را برای ما ایجاد می‌کنند. با این حال، باید توجه داشته باشیم که هر ناحیه ای برای معامله مناسب نیست و باید به جوانب دیگری نیز توجه کنیم که قبل از ورود به معامله باید مورد بررسی و بررسی دقیق قرار گیرد.

پرایس اکشن در ارز دیجیتال
tradingview

شناسایی ناحیه عرضه تقاضای ایده آل

  • نوع کندل ها چگونه است: نوع کندل‌ها در ساختارها بسیار اهمیت دارد، به ویژه شناسایی کندل‌های base ایده‌آل که بخش مهمی برای شناسایی نواحی مورد نظر می‌باشند. هر چه کندل‌های base قوی‌تر باشند، نواحی نیز قوی‌تر خواهند بود.
  • تعداد کندل ها: تعداد کندل‌ها نیز در شناسایی نواحی تأثیرگذار است. هرچه تعداد کندل‌های base بیشتر باشد، نواحی ضعیف‌تر خواهند بود.
  • تایم فریم: تایم فریم نیز در شناسایی ساختار و کندل‌های base دخیل است. در صورت شناسایی یک ساختار و کندل‌های base در یک تایم فریم، اگر تعداد کندل‌های base بین 4 تا 13 باشد، آن ساختار و کندل‌های base مربوط به همان تایم فریمی است که در حال بررسی قرار داریم و نواحی نیز برای همان تایم فریم است. اما اگر تعداد کندل‌های base بیشتر باشد، ساختار و کندل‌های base مربوط به تایم فریم بالاتر می‌باشند و نواحی شناسایی شده نیز متعلق به تایم فریم بالاتر خواهد بود. در صورتی که یک نواحی شناسایی شده متعلق به تایم فریم بالاتر باشد، نواحی قوی‌تری را نشان می‌دهد.
  • تعداد برخورد: تعداد برخوردها نیز در شناسایی ساختار و کندل‌های base اهمیت دارد. هرچه تعداد برخوردها با ساختار و کندل‌های base بیشتر باشد، نشانه‌ای است که تعداد سفارشاتی که در آن نواحی وجود دارد، بیشتر فعال می‌شوند و در برخوردهای بعدی، تعداد سفارشات کمتری در آن نواحی وجود خواهد داشت و ممکن است نواحی مذکور برای معاملات ما کارآمد نباشند.

معامله با استفاده از کندل base

  • رسم ناحیه براساس سایه تا سایه کندل base

در این روش از بالاترین تا پایین ترین قیمتی که کندل base به خود دیده است، به عنوان ناحیه انتخاب می شود. خط اول نقطه ورود و خط دوم حد ضرر.

روش rtm
پرایس اکشن آر تی ام
  • رسم ناحیه براساس بدنه تا سایه کندل base

در این روش، رسم ناحیه از بدن تا سایه انجام می شود و تفاوت آن با روش اول در نقطه ورود است و حد ضرر تغییری نمی کند. ناحیه انتخابی کوچک تر است و فرصت های معاملاتی کمتری را برای ما ایجاد می کند. همچنین حد ضرر ما کوچکتر است.

آموزش روش rtm
rtm در تحلیل تکنیکال

در صورتی که کندل base ما بین کندل ها باشد، نه بالاتر یا پایین تر، نحوه ورود به معامله تغییری نمیکند. (مشابه 2 روش گفته شده) اما حد ضرر تغییر می کند و باید بالاترین یا پایین ترین سایه قرار گیرد.

rtm price action
rtm technical analysis

اگر بیش از یک کندل base وجود داشت، نقطه ورد می تواند هر کدام از کندل ها باشد. حد ضرر باید بالا یا پایین تر از سایه بلندتر باشد.

آموزش rtm

اگر کندل base نبود، ناحیه عرضه و تقاضا مشخص بود، باید به تایم فریم پایین تر برویم و کندل base را پیدا کنیم و یا در همان تایم فریم بالا یا پایین ترین سایه را حد ضرر و نقطه ورود را سایه یا بدنه کندل دوم قرار دهیم.

price action

در صورتی که فاصله بالا یا پایین ترین سایه با بدنه یا سایه کندلی که میخواهیم با آن وارد معامله شویم نزدیک بود، می توانیم تا نیمه آن کندل را ناحیه در نظر بگیریم.

روش rtm

در صورتی که دو ساختار کنار هم قرار گیرد، بدین معنی است که ما دارای دو ناحیه هستیم. در این حالت نقطه ورود می تواند کندل base باشد که قیمت زودتر به آن میرسد و یا کندل base دوم که قیمت دیرتر به آن میرسد. حد ضرر بالاترین یا پایین ترین سایه باشد.

ناحیه ها در پرایس اکشن rtm

ناحیه اصلی authentic zone

تقابل مستقیم خریداران و فروشندگان به وجود می‌آید و ناحیه‌های اصلی از تناقضات بین آنها نشأت می‌گیرند. این نواحی بر روی هیچ ناحیه‌ای که قبلاً وجود داشته باشد تکیه نمی‌کنند و منشأ واکنش‌های قیمتی هستند. با این حال، ممکن است یک ناحیه بر روی یک زون قدیمی‌تر قرار بگیرد و واکنش قیمت به آن زون قدیمی باشد. فلسفه اصلی این ناحیه‌ها این است که ناحیه انتخاب شده در گذشته واکنشی نداشته باشد، تا احتمال وقوع واکنش در آن بیشتر شود.

پرایس اکشن آر تی ام
آموزش روش rtm در تحلیل تکنیکال

ناحیه تکراری reaction zone

به ناحیه ای گفته می شود که وقتی به گذشته نگاه میکنیم، می بینیم که روی یک ناحیه دیگر می افتد. در واقع واکنشی به یک ناحیه اصلی است و قدرت آنها نسبت به ناحیه اصلی کمتر است.

آموزش ترید
آموزش تحلیل تکنیکال

ناحیه دست نخورده fresh zone

به ناحیه ای که پس از مشخص شدن، هنوز توسط قیمت تست نشده باشد، ناحیه دست نخورده گفته می شود و هر چقدر ناحیه بیشتر تست شود، قدرتش کمتر می شود . اگر یکبار تست شود،ftb (first time back) و اگر دوبار تست شود، 2tb و اگر سه بار …

ناحیه ها rtm
سبک rtm


برای تشخیص ناحیه انتخاب شده و ارزیابی آن که آیا مناسب برای معامله است یا خیر، می‌توانید از روش زیر استفاده کنید:

  1. بروید به تایم فریم بالاتر تا نمای کلی بازار را مشاهده کنید و ناحیه را تشخیص دهید.
  2. سپس به تایم فریم پایین‌تر بروید و در همان ناحیه قبلی دوباره به دنبال ناحیه بگردید تا محدوده آن را کوچک‌تر کنید.
  3. در نهایت، به تایم فریم پایین‌ترتر بروید و در دو ناحیه قبلی دوباره به دنبال ناحیه دیگر بگردید تا به کوچک‌ترین و قطعی‌ترین ناحیه برای ورود به معامله برسید.
پرایس اکشن rtm

مشخص کردن ناحیه در تایم فریم هفتگی

rtm ایف

بررسی همان ناحیه در تایم فریم روزانه و پیدا کردن ناحیه جدید در ناحیه قبلی

پرایس اکشن rtm pdf

بررسی هر دو ناحیه پیدا شده در تایم فریم 4 ساعته و پیدا کردن ناحیه جدید در ناحیه های قبلی.

به ناحیه هایی که با رفتن به تایم فریم های پایین تر انتخاب میشود، ناحیه تو در تو (nested zone) می گویند که می تواند نقطه دقیق تر و همچنین حد ضرر کوچک تری به ما بدهد.

کتاب پرایس اکشن rtm

در تصویر بالا مشاهده می کنید که پس از مشخص کردن ناحیه ها می توانستیم معاملات خوبی انجام دهیم.

بهبود دهنده های کلیدی key enhancers

در این قسمت از مقاله نکاتی را با هم بررسی می کنیم که به ما کمک می کند تا بتوانیم بهترین ناحیه را برای معامله پیدا کنیم زیرا هر ناحیه ای که پیدا کردیم جای مناسبی برای معامله نیست.

نوع کندل base

کندل‌های base در ارزیابی و اعتبار ناحیه نقش مهمی دارند. ناحیه بر اساس تشکیل کندل‌های base شکل می‌گیرد، جایی که خریداران و فروشندگان در رقابت سنگینی با یکدیگر قرار دارند. کندل‌های base ایده‌آل کوتاه هستند و هر چقدر تعداد کندل‌های base بیشتر باشد، ناحیه اعتبار کمتری خواهد داشت.

جهش قیمت (Departure)

در هنگام خروج از ناحیه، اگر قیمت با کندل‌های مومنتومی خارج شود و حرکتش را ادامه دهد، نشان از اعتبار بالای ناحیه مشخص شده است. جهشی که پس از خروج از ناحیه رخ می‌دهد، ایده‌آل است که شامل دو یا سه کندل مومنتوم متوالی باشد. اگر قیمت با یک کندل مومنتوم از ناحیه خارج شود، اما بعد از آن نتواند ادامه دهد و کندل base ایجاد شود، نشان از ضعف جهش است که در برخی شرایط می‌تواند جهش را فیک در نظر گرفت.

زمان ماندن قیمت در ناحیه

هر چه قیمت در ناحیه موردنظر کمتری زمان بماند، نشان از وجود سفارشات فعال زیادی و قدرت بالای خریداران یا فروشندگان در آن ناحیه است. در ادامه، یک گروه از این دو (خریداران یا فروشندگان) در مقابل گروه دیگر پیروز می‌شود و حرکت قیمت را به سمت خودش جلب می‌کند. اگر قیمت در ناحیه بیشتری زمان بماند، نشانه‌ای از کم بودن سفارشات در آن ناحیه است و در نتیجه ناحیه ضعیفی به حساب می‌آید.

فاصله گرفتن قیمت از ناحیه

قیمت پس از خارج شدن از ناحیه هرچقدر بیشتر فاصله بگیرد، ناحیه قوی تر است.

دست نخورده بودن ناحیه

معامله در ناحیه ای دست نخورده بهترین گزینه است. در نقطه FTB همیشه معامله ریسک کمتری دارد نسبت به 2FT یا 3FT.

وجود گپ

هنگامی که قیمت از ناحیه با گپ خارج شود، می تواند نشان از قوی بودن ناحیه است

تحلیل تایم فریم بالاتر

با مطالعه تایم فریم بالاتر، می‌توانیم تشخیص دهیم که آیا در جهت تایم فریم بالاتر در حال معامله هستیم یا خیر. به طور خاص، اگر در تایم فریم بالاتر روند نزولی مشاهده شود و همچنین در تایم فریمی که در حال معامله هستیم نیز روند نزولی باشد، معامله فروش گزینه به عنوان یک گزینه بسیار مناسب در نظر گرفته می‌شود. اما اگر روند تایم فریم بالاتر روند نزولی باشد و در تایم فریمی که در حال معامله هستیم روند صعودی مشاهده شود، بهتر است کمی صبر کرده و حالت ایده‌آل برای معامله را به دست آوریم.

ناحیه تو در تو (nested zone)

همان طور که قبلا توضیح دادیم به ناحیه ای گفته میشود که از تایم فریم بالاتر پیدا شده و در تایم های پایین تر دوباره بررسی شده تا به ناحیه دقیق تر و کوچک تری برسیم.

ناحیه پیدا شده هر چه تعداد بیشتری از این 8 مورد را داشته باشد، آن ناحیه اعتبار و قدرت بیشتری دارد .

الگو های RTM

برای بررسی الگو ها در سبک rtm ابتدا باید با مفهوم اینگالف (engulf) آشنا و سپس به بررسی الگو ها بپردازیم.

هرگاه قیمت مقاومت را رد کند و قسمتی از بدنه کندل بالاتر از مقاومت بسته شود یا حمایت را بشکند و قسمتی از بدنه کندل پایین تر از حمایت بسته شود، Engulf رخ داده است.

بعضی از اساتید مختلف پرایس اکشن RTM نیز نظری متفاوت تر دارند، آن ها معتقد هستند که سایه ها هم جزئی از معامله هستند و باید آن ها را در نظر گرفت.

شکست خطوط حمایت و مقاومت باید با قدرت و سرعت بالا اتفاق بیفتد، به طوری که قیمت به طور ناگهانی از ناحیه عبور کند. شکست ناگهانی و سریع نواحی، به موسسات فرصت مناسبی نمی‌دهد تا سفارشات خود را در آن نقطه تنظیم کنند یا نقدینگی لازم برای معامله‌گرفتن را فراهم کنند. بنابراین، پس از شکست ناحیه، موسسات جدیداً سفارشات خود را در آن ناحیه قرار می‌دهند تا در صورت بازگشت قیمت به آن ناحیه، سفارشات آن‌ها اجرا شود.

الگوهای rtm

fl در پرایس اکشن rtm

الگوی “Flag Limit Zone” (FL) در اطراف سطح پشتیبانی و مقاومت (SR) شکل می‌گیرد. اگر SR اصلی باشد، قدرت آن بیشتر خواهد بود. با رسیدن قیمت به SR، شروع به تشکیل کندل‌های پایه (Base) می‌کند و سپس با یک کندل مومنتوم قوی سطح SR را شکست می‌دهد. در ادامه، الگوی “DBD” یا “RBR” مشاهده خواهیم کرد و ناحیه بر روی SR شکل می‌گیرد. با بازگشت قیمت به آن ناحیه، می‌توان به معامله پرداخت. در این حالت، به ناحیه شکل گرفته FL گفته می‌شود که دارای قدرت و اعتبار بالاست.

در این الگو، قیمت نباید در SR کندل‌های پایه زیادی تشکیل دهد و باید به سرعت از SR با یک کندل قوی خارج شود. این به این معنی است که هنگام بازگشت به آن ناحیه، سفارشات بیشتری در آن منتظر می‌مانند که نقطه ورود بهتری برای معامله را فراهم می‌کند.


گاهی در الگوی FL، ممکن است کندل‌های پایه (Base) شکل نگیرند. در این حالت، با تغییر به تایم فریم پایین‌تر، می‌توان کندل‌های پایه را پیدا کرد. همچنین، گاهی اوقات قیمت ممکن است با یک شکست SR روبرو شود. در این حالت، می‌توان آن شکست را به عنوان کندل پایه در نظر گرفت، که ریسک آن نسبت به روش‌های قبلی بیشتر است.

الگوهای پرایس اکشن

مثال هایی از الگوی fl روی نمودار:

 fl در rtm 1
fl در rtm 2
fl در rtm 3

ftr در پرایس اکشن rtm

دومین الگوی قدرتمند و ادامه‌دهنده FTR یا “Fail to Return” است که به معنای ناتوانی در بازگشت است. تفاوت آن با الگوی FL در این است که قیمت دوباره اینگالف می‌کند.

در الگوی FTR، ابتدا قیمت یک SR را با یک کندل قدرتمند و مومنتومی شکست می‌دهد (اینگالف می‌کند). سپس قیمت به سمت بالا حرکت کرده و دوباره یک SR دیگر شکل می‌دهد. قیمت سپس برمی‌گردد، اما نمی‌تواند به SR قبلی بازگردد و در بازگشت در یک نقطه توقف می‌کند (کندل پایه ایجاد می‌کند) و این نقطه به عنوان ناحیه FTR انتخاب می‌شود. سپس دوباره به سمت SR حرکت کرده و با یک کندل مومنتوم آن را شکست می‌دهد (اینگالف می‌کند). زمانی که قیمت دوباره به ناحیه FTR بازگردد، جایگاه مناسبی برای معامله فراهم می‌شود.

هرچه کندل هایی که sr دوم را اینگالف می کند قوی تر باشد، الگو قوی تر و ناحیه ftr مشخص شده، معتبر تر خواهد بود.

بر این اساس دو اینگالف صورت میگیرد و الگوی ftr تشکیل میشود.

هنگامی که قیمت شکست ftr اخیر را به سمت معکوس روند حرکت می‌دهد، می‌توان نتیجه گرفت که روند فعلی به پایان رسیده است. در این صورت، باید به دنبال یافتن ftr جدید بر اساس روند جدید باشیم. در صورت تغییر روند، ftrهای قبلی همچنان می‌توانند باعث بازگشت قیمت شوند، اما معامله بر اساس آن‌ها در واقع یک معامله خلاف روند است که ریسک بالایی دارد. وقتی ftr شکسته می‌شود، می‌توان آن را مانند یک sr در نظر گرفت و آن را به عنوان مبنای شناسایی ftrهای بعدی در روند جدید در نظر گرفت. در الگوی ftr، ممکن است کندلهای پایه و ناحیه ftr بالاتر یا پایین‌تر و یا روی sr اول ایجاد شوند.

rtm چیست

مثال هایی از الگوی ftr روی نمودار:

پرایس اکشن rtm
پرایس اکشن rtm 2
پرایس اکشن rtm 3

Paz در پرایس اکشن rtm

به ناحیه‌ای که قیمت در آن بین دو الگو (fl یا ftr) قرار می‌گیرد، “Paz” یا “Price Action Zone” گفته می‌شود. به عبارت دیگر، بعد از شناسایی ناحیه‌هایی مانند fl، بازه‌های حرکت قیمت که بین flها قرار می‌گیرند، به عنوان نواحی Paz شناخته می‌شوند. Paz به معنای ناحیه حرکت قیمت است. اگر قیمت به ناحیه fl یا ftr برسد و آن را به سمت معکوس روند شکست دهد (اینگالف کند)، وارد ناحیه Paz خواهد شد که معمولاً تا ناحیه fl یا ftr بعدی ادامه می‌یابد.

پرایس اکشن سبک rtm چیست

مثال هایی از الگوی Paz:

سبک rtm
سبک rtm چیست

caps در پرایس اکشن rtm

الگوی “CAPS” یک الگوی بازگشتی است که در آن قیمت تغییر جهت بزرگی را نشان می‌دهد. هنگامی که قیمت با قدرت افزایش می‌یابد، معامله‌گران بخشی از سود خود را برداشت می‌کنند و در نتیجه قیمت کاهش می‌یابد. پس از این نزول، معامله‌گران با خرید مجدد قیمت را افزایش می‌دهند و در این لحظه ممکن است معامله‌گران تازه کار فریب بخورند. آن‌ها احساس می‌کنند که با این صعود قیمت، قرار است دوباره افزایش یابد و معاملات خرید خود را انجام می‌دهند، اما در این زمان، معامله‌گران حرفه‌ای به سود یک فروش و یک ریزش پایان می‌دهند و الگوی CAPS شکل می‌گیرد.

صعود آخر قیمت را می توان براساس هیجان معامله گران تازه کار دانست که احساس می کردند از بازار جامانده اند و معامله گران حرفه ای بیشترین سود را این اتفاق بردند.

سبک rtm چیست

در این الگو، ابتدا قیمت با استفاده از کندل مومنتوم به سمت بالا صعود می‌کند. سپس بازار به تعادلی می‌رسد و کندل base شکل می‌گیرد. پس از آن، با ورود خریداران، قیمت مجدداً افزایش می‌یابد (این قسمت را می‌توان به عنوان الگوی RBR در نظر گرفت). پس از صعود دوم، بازار دوباره به تعادل می‌رسد و کندل‌های base شکل می‌گیرند. در نهایت، فروشندگان با قدرت وارد بازار می‌شوند و روند را تغییر می‌دهند (این حرکت را می‌توان به عنوان الگوی RBD در نظر گرفت).

اگر به تایم فریم بالاتر برویم، می توانیم ببینیم که الگویcaps یک ساختار RBD خواهد بود.

نقطه ورود به معامله در این الگو بدین صورت است که قیمت پس از فروش و کاهش، باید از ناحیه مهم اول (کندل های base در RBR) رد شود (اینگالف) و پس از آن باید صبر کرد تا قیمت به ناحیه دوم مهم (کندل های base در RBD) برسد تا بتوان وارد معامله شد.

بعضی اوقات، پس از ساختن یک سقف، قیمت نمی تواند با کندل های مومنتوم ناحیه اصلی را قطع کند و در نیمه راه، به ساختار RDR یا DBD وارد می شود و ناحیه را قطع می کند. در این حالت، منتظر هستیم که قیمت ابتدا به ناحیه جدیدی که به آن “منبع engulf” گفته می شود، واکنش نشان دهد و سپس با شکست آن و رسیدن به ناحیه اصلی، جهت تغییر کند.

پرایس اکشن rtm

مثال هایی از الگوی caps:

آموزش rtm
آموزش rtm تصویری

swap در پرایس اکشن rtm

در الگوی چهارم، وقتی یک ناحیه قدرتمند عرضه/تقاضا وجود دارد اما قیمت به آن توجه نمی‌کند و با قدرت آن را شکست می‌دهد، نقش آن ناحیه برعکس می‌شود. به عبارت دیگر، اگر تا قبل از شکست آن ناحیه، عرضه وجود داشته باشد، پس از شکست آن، تبدیل به یک ناحیه تقاضا خواهد شد.

این الگو با نام Swap شناخته می‌شود. به عنوان مثال، وقتی یک ناحیه قوی وجود دارد، بسیاری از معامله‌گران در آن ناحیه معامله فروش را شروع می‌کنند، اما قیمت به سمت مخالف جهت حرکت می‌کند و فروشندگان ضرر می‌بینند. در نتیجه، آنها منتظر می‌مانند تا قیمت دوباره به ناحیه برگردد تا بتوانند معامله خود را به اتمام برسانند؛ سپس، معامله را در جهت روند باز می‌کنند تا با جریان همراه شوند. هر چه ناحیه با کندل‌های مومنتوم با سرعت بیشتری شکسته شود، اعتبار Swap بیشتر خواهد بود.

وقتی خطوط حمایت و مقاومت (SR) تغییر ماهیت می‌دهند، به آنها Flip می‌گویند. همچنین، وقتی یک ناحیه تغییر ماهیت می‌کند، آن را Swap می‌نامیم. گاهی اوقات، ناحیه با قدرت شکسته می‌شود و گاهی اوقات کمی درجا حرکت می‌کند و سپس شکسته می‌شود (حالت اول قوی و قابل اعتمادتر است). هر دوی این Swap ها اهمیت دارند، ولی مهم این است که ناحیه واقعاً شکسته شود.

سبک rtm
روش rtm

cp در پرایس اکشن rtm

الگوی cp یا compression شکلی از رفتار قیمت است که به ما نشان می دهد، یک تغییر روند در راه است و تا حدودی شبیه به الگوی wedge (کنج) است که وقتی رخ می دهد، یک عرضه یا تقاضا از بین می رود و همین باعث حرکت های سریع می شود.

  • فشردگی تقاضا یا حجم خرید: در این الگو، ابتدا یک ناحیه قدرتمند تقاضا و عرضه شکل می‌گیرد. سپس قیمت به ناحیه تقاضا برمی‌گردد و شروع به افزایش می‌کند. اما در مسیر صعودی و رسیدن به ناحیه عرضه، پشت سر هم ناحیه‌های تقاضا شکل می‌گیرند و به تست قیمت می‌پردازند. این تست سبب می‌شود که سفارشات خریدی در طول مسیر انجام شود. زمانی که قیمت به ناحیه عرضه می‌رسد، با سفارشات فروش مواجه می‌شود و هیچ سفارش خریدی در مقابل خود ندارد. در نتیجه، با تمام قدرت به سمت پایین حرکت می‌کند.
  • فشردگی عرضه یا حجم فروش: در این الگو، ابتدا یک ناحیه قدرتمند تقاضا و عرضه شکل می‌گیرد. سپس قیمت به ناحیه عرضه برمی‌گردد و شروع به کاهش می‌کند. اما در مسیر نزولی و رسیدن به ناحیه تقاضا، پشت سر هم ناحیه‌های عرضه شکل می‌گیرند و به تست قیمت می‌پردازند. این تست سبب می‌شود که سفارشات فروشی در طول مسیر انجام شود. زمانی که قیمت به ناحیه تقاضا می‌رسد، با سفارشات خرید مواجه می‌شود و هیچ سفارش فروشی در مقابل خود ندارد. در نتیجه، با تمام قدرت به سمت بالا حرکت می‌کند.

گاهی اوقات ناحیه‌ها ممکن است هم‌پوشانی نداشته باشند و اهمیت زیادی نداشته باشد. اما اصلی‌ترین نکته این است که ناحیه‌ها باید مورد آزمایش قرار گیرند و سفارشات فعال شوند. برای تأیید ناحیه‌های قدرتمند، بیشتر از اصطلاح “cp” استفاده می‌شود که به عنوان الگویی برای معامله عمل می‌کند. قدرت یک فشردگی به تعداد ناحیه‌ها و تعداد آزمایش‌های آن در طول مسیر وابسته است.

6 پرایس اکشن rtm
5 پرایس اکشن rtm

راه های مختلف تشخیص فشردگی:

  • در ارزیابی ساختارهای مختلف مانند RBR و DBD، ناحیه‌ها را در مسیر قیمت تشریح و آزمایش کردن باید مورد بررسی قرار گیرند.
  • تأیید فشردگی می‌تواند با توجه به تعداد و توالی کندل‌های Base رخ دهد.
  • به عنوان یک تارگت قیمتی، می‌توان ناحیه‌ای را در نظر گرفت که فشردگی در آن آغاز شده است.

3drive در پرایس اکشن rtm

الگوی 3Drive شباهتی با فشردگی دارد و روند رسیدن قیمت به ناحیه مشخصی را بررسی می‌کند. در این الگو، قیمت در طول مسیر به ناحیه مشخصی که سه سقف یا سه کف دارد حرکت می‌کند. این حالت باعث می‌شود که وقتی قیمت به ناحیه مورد نظر می‌رسد، قیمت به سمت مخالف برگردد.

همانند فشردگی از 3d برای معامله استفاده نمی شود و بیشتر برای تایید قدرت ناحیه است.

پرایس اکشن سبک rtm
2 پرایس اکشن سبک rtm

Liquidity spike در پرایس اکشن rtm

آخرین حرکت قیمت قبل از ریزش است به عبارتی قیمت قبل از رسیدن به مقاومت یک حرکت شارپ انجام میدهد و بعد از آن تغییر روند صورت میگیرد.

معمولا بعد از هر فشردگی که قیمت نزدیک به مقاومت یا حمایت میرسد یک حرکت نهایی به صورت یک liquidity spike

تحلیل تکنیکال

QM در پرایس اکشن rtm

الگوی Quasimodo یا QM به عنوان یکی از قدرتمندترین الگوها، شامل دو اینگلف متضاد است که هر دو گروه خریدار و فروشنده را فریب می‌دهد. الگوی QM در زمانی رخ می‌دهد که روندی (صعودی یا نزولی) به روند دیگری (صعودی یا نزولی) تغییر کند و پس از تغییر روند، دو قله یا دو کف ایجاد شده را به عنوان محدوده QM در نظر می‌گیرد.

در روند صعودی، ابتدا یک قله ایجاد می‌شود و سپس قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند و یک کف ایجاد می‌کند. سپس، قله ایجاد شده را اینگلف می‌کند و به سمت بالا حرکت می‌کند. در این حالت، محدوده بین دو قله را به عنوان محدوده QM عرضه در نظر می‌گیرد.

در الگوی QM تقاضا، ابتدا قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند و پس از ایجاد یک کف قیمتی، به سمت بالا برمی‌گردد و یک قله ایجاد می‌کند. سپس، قیمت دوباره به سمت پایین حرکت کرده و کف قبلی را اینگلف می‌کند. اما به روند نزولی ادامه نمی‌دهد و قیمت از قله قبلی عبور می‌کند (اینگلف). در این لحظه، محدوده بین دو کف ایجاد شده را محدوده QM تقاضا تشکیل می‌دهد.

ایده ال این است که اگر qm تقاضا در حال شکل گرفتن است قیمت وقتی قله اخر را اینگالف میکند یک ناحیه عرضه را نیز اینگالف کند این اتفاق ثابت میکند که قدرت صعود زیاد است و اکر قیمت به ناحیه qm برگرد به احتمال زیاد به سمت بالا حرکت میکند.

qm در پرایس اکشن rtm
2 qm در پرایس اکشن rtm

Qml و mpl در پرایس اکشن rtm

Qml یا Quasimodo line : اولین قله یا کف که تشکیل میشود و کندل های base در آنجا را به عنوان ناحیه در نظر میگیریم.

mpl یا maximum pain level : دومین قله یا کف که تشکیل میشود و کندل های base در آنجا را در نظر میگیریم.

معمولا واکنش اصلی به mpl خواهد بود.

پرایس اکشن rtm
2 پرایس اکشن rtm

این الگو باید با موج های واضح تشکیل شود و جایی که فشردگی هست پیدا کردن qm اعتبار زیادی ندارد.

Diamond در پرایس اکشن

یک الگوی بسیار فریبنده و مشابه با الگوی QM وجود دارد که هم خریدار و هم فروشنده را فریب می‌دهد، اما این الگو زمانی شکل می‌گیرد که الگوی QM اینگالف شود (قله یا کف آخر که در QM نقطه برگشت قیمت بود، در این الگو اینگالف می‌شود).

با توجه به شکل الگو و اتصال نقاط HH و HHH و نقطه شکست روند، یک مثلث شکل می‌گیرد. همچنین با اتصال نقاط LL و HHH و نقطه شکست روند، یک مثلث دیگر نیز ساخته می‌شود. به این ترتیب، شکل الگوی الماس به وجود می‌آید.

در این الگو، به عنوان مثال، قیمت ابتدا به یک ناحیه عرضه می‌رسد و در این لحظه معامله‌گران متوجه می‌شوند که قیمت به ناحیه واکنش اشاره می‌کند و وارد معامله فروش می‌شوند. سپس با ساخت یک کف، قیمت به سمت SR حرکت می‌کند و سپس قیمت SR را شکسته و به سمت پایین حرکت می‌کند و کف شکسته می‌شود، در نتیجه الگوی QM تشکیل می‌شود. در این لحظه، معامله‌گران فکر می‌کنند اگر قیمت به سمت بالا برسد و به ناحیه مربوطه برسد، الگوی QM کامل شده است، در حقیقت قیمت این ناحیه را رد می‌کند و به بالاتر می‌رود. با این حال، این افزایش محدود است و قیمت اصلی خود را از اینجا آغاز می‌کند و پس از شکست خط روند و بازگشت مجدد به محدوده خط روند، می‌توان وارد معامله شد.

پرایس اکشن rtm
23 پرایس اکشن rtm
24 پرایس اکشن rtm

can can در پرایس اکشن rtm

یک الگوی قدرتمند و موثر دیگر که ترکیبی از الگوی CAPS و CP است و به عنوان “Dancing Lady” نیز شناخته می‌شود، وجود دارد. این الگو، با ایجاد یک ساختار RBR که base آن یک منطقه معتبر است، شروع می‌شود. این base یک ناحیه تقاضا را نشان می‌دهد و انتظار می‌رود که قیمت از آن بازگردد، اما با قدرت قیمت، آن را شکست می‌دهد. در این نقطه، یک الگوی CAPS شکل می‌گیرد. سپس با حرکت قیمت در مسیر رسیدن به ناحیه CAPS، فشردگی (CP) شکل می‌گیرد و با رسیدن به ناحیه CAPS با قدرت، قیمت شروع به افت می‌کند. این ناحیه که قیمت را برمی‌گرداند، به آن “Can Can” می‌گویند، و این الگو با ترکیب الگوی CAPS و CP تفاوتی ندارد.

معمولا این الگو در بازار به ندرت اتفاق می‌افتد.

الگوهای rtm
24 الگوهای rtm
45 الگوهای rtm

سخن پایانی

سبک تحلیلی که به تازگی بررسی کردیم، یکی از بهترین و کارآمدترین سبک‌های تحلیلی است. با این حال، برای بهره‌برداری بهینه از این سبک، مهم است که از منابع قابل اعتماد و صحیح برای یادگیری استفاده کنید و فرایند آموزش به صورت منظم و اصولی انجام شود. این سبک به واقع ادامه‌ای است بر مباحث و نظریات پایه و در صورتی که افراد بدون دانش کافی مستقیماً به آن مراجعه کنند، قادر به درک صحیح از ساختار و قوانین نخواهند بود. بنابراین، بهتر است معامله‌گران پیش از استفاده از روش Price Action RTM، در دوره‌هایی مانند تکنیکال کلاسیک یا Price Action اصولی شرکت کنند.

با توجه به شرایط متغیری مانند قدرت یادگیری و شرایط محیطی مانند دسترسی به منابع معتبر، مدت زمان و نحوه یادگیری این روش برای هر فرد ممکن است متفاوت باشد. با این حال، در کل می‌توان گفت که مقایسه با بسیاری از استراتژی‌های دیگر، این فرایند چندان پیچیده نیست و تنها نیازمند صرف مقدار کمی انرژی اضافی است. با در نظر گرفتن تمام این عوامل، می‌توانید با صرف زمان و انرژی مورد نیاز برای یادگیری این سبک و تحمل میزانی از سختی، خروجی بهتری را نسبت به بسیاری از استراتژی‌های دیگر دریافت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا